محدثه ساداتمحدثه سادات، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

محدثه سادات

عید غدیر

فرا رسیدن عید بزرگ ولایت مبارک دختر سید گلم دومین عید غدیرت مبارک. دیشب داشتم فکر میکردم تو و باباجون رو امام علی به من هدیه داد.آخه دیشب داشتیم با باباجون خاطرات ٣ سال گذشته رو مرور میکردیم بعد دقت کردیم دیدیم آخرین شروع دوباره ما که بالاخره به ازدواج ما منتهی شد از عید غدیر ٣ سال پیش شروع شد( ازدواج من و بابا حکایاتی داره که هروقت بزرگ شدی خودم برات تعریف می کنم)  بعد از اون هم پارسال دقیقا یک روز مونده به عید غدیر  خدا تو رو به ما  داد. یعنی تو زاده عید غدیر هستی عزیز دلم. امسال هم اولین مهمون های ما مامانی و باباجون و خاله اکرم و دایی علی  ینا بودن. دیشب هم رفتیم هیئت  جناب سرهنگ همسا...
18 آذر 1391

تولد

. محدثه سادات، عزیز مامان، تولدت مبارک . نفس باباٍٍ تولدت مبارک . به همراه شعر نفس از سروده های بابا طاهر ( نفس،‌نفس،‌نفس نفس) البته این بابا طاهر نه اون بابا طاهر. ما امروز به شکرانه  تولدت  روزه گرفتیم. از ساعت ٣٠/٤ دقیقه  صبح به یاد پارسال از خواب بلند شدیم. آخه دختر گلم  ما باید ساعت ٥ صبح بیمارستان خاتم الانبیا می بودیم. بعد با بابا جون  و مامانی رفتیم بیمارستان. راس ساعت ٣٠/٦ هم شما قدم به این دنیا گذاشتین و زندگی ما رو از این رو به این رو کردین. وقتی پرستار تو رو آورد گذاشت رو صورت من، تو  با شدت تمام شروع کردی به  خوردن صورت من ،‌فکر کنم خیلی گشنه بودی عزیز دلم. ...
18 آذر 1391

جشن تولد یک سالگی

محدثه عزیزم امسال خیلی به شما خوش گذشت چون ما دو دفعه برای شما جشن تولد گرفتیم یک بار به روایت قمری یعنی دقیقا یک روز مانده به عید غدیر با مامانی و باباجون و خاله اکرم و دایی علی اینا و یک بار هم به روایت شمسی با بابا پدر جون و عزیز و عمه ها. هر دو مورد هم به شما خیلی خوش گذشت تا تونستی دنبال یاسر و محمد رضا و ماهان دویدی انقدر خسته شده بودی که آخر شب که مهمونا می رفتن از خستگی غش میکردی و می خوابیدی. عزيز مامان اين عكس براي شب عيد غديره. اين هم مربوط به روايت دومه . اين آقا پسر خشگل هم آقا ماهان پسر عمه فاطمه است. در پايان هم با كادو هاي جشن تولدت و نذري كه خاله اكرم براي شما كرده بود ،‌ يه زنجير طلايي بابا جون اند...
18 آذر 1391

چک آپ 12 ماهگی

محدثه عزیزم روز یک شنبه ٢١ آبان ماه خدا خیلی بهت رحم کرد. با مامانی بردیمت بهداشت برای قد و وزن و واکسن ١٢ ماهگی .بعد از اینکه قد و وزن و دور سرت رو اندازه گرفتن آماده شدیم که واکسن بزنن ولی خانمه گفت چون فردا روز تولدشه حتما باید روز ٢٢ به بعد بزنه تا ایمنی ایجاد کنه خلاصه که  سرحال از بهداشت اومدی بیرون !  حالا باید پنجشنبه ببریمت بیمارستان فیاض بخش . قد: ٨٠ وزن: ٦٠٠/١٠ دور سر : ٥/٤٤ الحمدلله همه چی عالیه.در ضمن رفتی جزو بچه های  فد بلند.ماشاا....، هزار ماشاا... ...
18 آذر 1391

واکسن یک سالگی

محدثه عزیزم امروز صبح با بابا جون بردیمت برای واکسن یک سالگی و تو کاری کردی که باعث شگفتی ما شد،‌ بیمارستان فیاض بخش خیلی شلوغ بود و بابا جون صبح قبل از اینکه بره دانشگاه کارت واکسن شما رو برد گذاشت تو نوبت( به جای زنبیل ) بعد ساعت ٣٠/٩ ما رو برد بیمارستان. من هم که اصلا طاقت گریه کردن تو رو نداشتم، تو رو تو بغل بابا نشستوندم و از اتاق اومدم بیرون در انتظار جیغ بنفش شما بودم ولی هر چی منتظر بودم صدای همه بچه های اون تو رو شنیدم بجز تورو! وقتی با تعجب اومدم تو دیدم باباجون از خنده غش کرده شما مثل یک شیر زن نشسته بودی و اصلا انگار نه انگار که آمپول خورده بودی  با با دمت گرم شجاع، نترس ،‌ بیباک، نفس ،‌ عسل و ... ...
18 آذر 1391

گزارش

محدثه عزيزم امشب شب چهارمه محرمه و همه مشغول عزاداري هستن. باباجون شبا ميره هيئت و من و تو تنها مي مونيم خونه. امسال هم نمي تونيم جايي بريم چون شما خيلي كوچولو هستين و مطمئنا وقتي برق ها رو خاموش كنن اونجا رو ميذارين روسرتون. اين روزا تازه ياد گرفتي ميري بالاي تختت، بالاي مبل ها و دركمال تعحب بالاي ميز وسط اتاق،‌ خيلي خطرناكه دخترم، ديروز اول با گريه اصرار كردي تا من بذارمت اون بالا ولي من مخالفت كردم، داشتم ميرفتم تو آشپزخونه به كارام برسم كه ديدم پاتو گذاشتي روي ميز و بعد هم خودت رو كشيدي بالا،‌ انقدر خوشحال بودي كه انگار دنيا رو بهت داده بودن، ‌ ديگه حتي نمي تونم يه لحظه چشم ازت بردارم. چند روزيه خيلي خانم تر شدي مدت...
18 آذر 1391

تاسوعا و عاشورا و محدثه سادات

محدثه عزيزم محرم امسال با سالهای قبل یه تفاوت خیلی بزرگ داشت و اون هم حضور شما همراه ما بود و این یکی از زیباترین محرم های زندگی من بود.   امسال عزاداری برای حضرت علی اصغر (ع) معنای دیگری پیدا کرد و من امسال توانستم احساس بانو رباب را هنگامی که نیمه شب شام غریبان از نبودن علی اصغر (ع) و بودن شیر در سینه اش زاری میکرد درک کنم ، امسال معنی «لالایی علی » تغییر کرد و درد ظهر عاشورا عمیق تر شد. و این ها همه مدیون حضور توست. امیدوارم در پناه آقا محفوظ باشی و یک بنده خوب برای خدا و یک عزادار با اخلاص برای ابا عبدا... امسال هم مثل سال هاي قبل هيئت جعفري از شب ششم محرم شروع شد و خانم ها اومدن خونه ماماني،‌ من و...
8 آذر 1391

معایب و مزایای بخور گرم و سرد

از آنجا که استفاده از دستگاه های بخور سرد و بخور گرم در خانواده ها رایج شده است، لازم به توضیح است که بخاری که سرد باشد، لایه شاخی پوست را می شکند ولی مختصر دمای آن در حد 14 تا 20 درجه می تواند لطافت خاصی به پوستتان ببخشد. خانواده هایی که زمینه حساسیت و آلرژی دارند، یعنی در فصل های خاص سوزش و آبریزش از چشم دارند یا خارش چشم، خارش پوست، کهیر یا دیگر علامت های آلرژیک مانند علایم آسم، می توانند با استفاده از بخار آب، هوای مطبوع تری را در فصل سرد داشته باشند. اگر شما هیچ زمینه آلرژیکی در خانواده به صورت ارثی ندارید، نیازی نیست هزینه خرید دستگاه بخور را به خودتان تحمیل کنید. در قدیم که چراغ های غذاپزی یا گرمایشی بسیار وجود داشت، در فصل سرد خانم...
7 آذر 1391

بخور گرم بهتر است یا بخور سرد؟

بخور سرد نسل جدیدی از بخور گرم است که قابلیتهای بالاتری دارد.ولی هردوی آنها دارای معایبی میباشند.بخور گرم مصرف انرژی برق بالایی دارند و همچنین احتمال سوختن با آب داغ داخل مخزن به ویژه برای کودکان وجود دارد. بخور سرد با توجه به اینکه مصرف انرژی برق آن بسیار کم میباشد به دلیل اینکه امکان تکثیر باکتری در آب سرد وجود دارد اگر آب از قبل در مخزن باقی مانده آنرا باید خالی کرد و مخزن را شستشو داد.ولی در نهایت به توصیه اکثر پزشکان بخور سرد بهتر است .   هنگام استفاده از دستگاه بخور سرد پودر سفید رنگی در اطراف دستگاه پراکنده میشود چرا؟ از آنجا که بخور سرد توسط امواج الترا سونیک کریستال آب را میشکند و آنرا به صورت ...
7 آذر 1391